به راستی مسؤولیت تأمین امنیت در یک کشور، تنها به دوش حکومتها است یا مردم نیز در این راستا، نقشی دارند؟
ولسوالی زازی میدان ولایت خوست را که با پاکستان هممرز است، میتوان نشانهیی از یک افغانستان امن دانست.
تمیم حمید، خبرنگار طلوع نیوز که به این ولسوالی رفته است، چشم دیدش از این منطقه را این گونه باز گو می کند.
ساعت هفت شب، با همکاران ما، در یکی از روستاهای ولسوالی زازی میدان ولایت خوست، در جنوب شرق افغانستان، مهمان یکی از دوستان همکار محلی ما شدیم و غذای شب را با طعم امنیت، در یکی از دور دست ترین بخشهایی افغانستان خوردیم.
پس از آن، این دوست همکار ما، ما را به جادههای زازی میدان برد تا گزارشی را از این ولسوالی، تهیه کنیم.
جادههای تاریک اما امن ولسوالی زازی میدان ولایت خوست، در شب گواه حضور جوانانی است که از درس یا کار روزانه برگشته می گردند و بی هراس با یک دیگر، در برابر دکانها، دیدار و گفت وگو می کنند.
برخلاف آن، بخشهای دور دست کشور که با تهدیدها روبرو استند، در اینجا، شبهنگام، نیز مردم به زنده گی عادی شان ادامه میدهند.
من با لباس رسمی که بیشتر در پایتخت معمول است (پتلون و بلوز)، به اینجا آمدهام و شاید همین باعث میشود که کسانی از مردم، آمدن ما را به نیروهای امنیتی اطلاع بدهند و این نیروها، برای شناسایی ما، از ما سوالاتی داشته باشند.
در زازی میدان، شبانه مردم پا به پای نیروهای امنیتی، به گشت زنی می پردازند و به هرکسی مشکوک شوند، از او بازپرسی می کنند.
جوانان دانش آموختۀ این ولسوالی که سخت به گفت وگو با ما علاقه مند استند، حتا در برابر کمره هم دست های همدیگر را رها نمی کنند و به گونه یی، همبسته گی شان را به رخ می کشند.
شفیعالله، یکی از این جوانان که دانشآموز اقتصاد است، از همکاری مردم با حکومت در این ولسوالی قصه میکند؛ او میگوید: «قومها، همۀ شان باید با حکومت یک صدا باشند، از حکومت پشتیبانی کنند و در کنار یک دیگر بایستند.»
عبدالملک، دانش آموختۀ انجنیری، میگوید که ولسوالی آنان به محلی برای گردشگری مبدل شده است. این جوان میافزاید: «باشنده گان زازی میدان، برای همۀ افغانستان کار کردهاند؛ زیرا اکنون همه از هربخش به اینجا میآیند و این ولسوالی، به محلی برای سیاحت مبدل شده است.»
ولسوالی زازی میدان، در حدود هفتادهزار باشنده دارد؛ اکبر علی خان که بیست سال است، در بازار این ولسوالی کار میکند، میگوید که با دیگر همنسلانش، سالهاست از خشونتها و نابسامانی های کشور به دور بوده اند و همواره این پرسش را در اذهان شان داشته اند که چرا مردم بخش های دیگر کشور، برای داشتن آیندۀ بهتر، نمی کوشند.
اکبرعلی خان میگوید: «رویدادها در افغانستان زیاد استند و ما همواره از طریق تلویزیون می بینیم و یا از کسانی می شنویم؛ اما در این نزدیکی های خود ما، گواه مشکلی نبوده ایم.»
در یکی از دکان های بازار این ولسوالی که یک گل فروشی است، با پرچم های بزرگ و کوچک کشور بر می خوریم.
پرچمی که در بخشهایی از کشور، نیروهای دولتی برای برپایی آن قربانی می دهند، در اینجا آزادانه، زینت بخش مراسم گوناگون مردمی است.
عابدالله عابد، جوان شانزده ساله یی که مالک این دکان است، از فروشاتش در شب قصه میکند: «شبانه مراسم می باشد، عروسی ها می باشد و همه می آیند و از من گُل یا دیگر چیزها می خرند.»
نمونه یی از جشن های عروسی را در زازی میدان، با آتش بازی ها در آسمان یکی از روستاهای این ولسوالی، گواه می شویم و بعد هم به دعوت پدر داماد، برای لحظاتی، رقص و پای کوبی جوانان پُرشور زازی میدان را، به تماشا مینشینیم.
جشن هایی که همه گان را آزادانه به سویخود می کشانند و برای کسانی چون ما که تازه به این ولسوالی می آیند، تصویر دیگری از افغانستان را به نمایش می گذارند.