Skip to main content
تازه‌ترین خبرها
Thumbnail

با دو دست ناتوان نان‌آور یک خانوادۀ ۱۰ نفری است

یک پسر هژده ساله که دو دستش را در هشت ساله‌گی در انفجار ماینی در کابل از دست داد، یگانه نان‌آور خانوادۀ ۱۰ نفری‌اش است.

این جوان، که اکرم نام دارد، با تگدی در روی جاده‌های شهر کابل لقمه نانی برای خانواده‌اش فراهم می‌سازد.

پس‌از آن این پسر معیوب شد، پدرش از رنج بسیار، به بیماری روانی گرفتار شد و بسیاری از شب‌ها در روی جاده‌ها سپری می‌کند.

اکرم و خانواده ۱۰ نفری‌اش از دو سال به‌این‌سو در زیر خیمه‌ها در منطقۀ دِه مرادخانِ شهر کابل شب و روز سپری می‌کنند.

مادر اکرم می‌گوید که ۱۰ سال پیش این پسرش را برای گردآوری هیزم از بهر گرم‌کردن خانه‌شان فرستاد، اما هنگامی که او به وسیلۀ ناشناسی دست ‌زد انفجاری رخ داد و این انفجار هر دوستش را گرفت.

او می‌گوید، زمانی که زمستان می‌رسد، دستان معلولش بیشتر درد می‌کنند .

اکرم دو خواهر و پنج برادر دارد. کوچک آنان یک‌ساله، و بزرگ آنان ۱۷ ساله است و از رفتن به مکتب محروم استند؛ از همین‌رو خواندن و نوشتن نیز بلد نیستند.

با دو دست ناتوان نان‌آور یک خانوادۀ ۱۰ نفری است

اکرم دو خواهر و پنج برادر دارد. کوچک آنان یک‌ساله، و بزرگ آنان ۱۷ ساله است و از رفتن به مکتب محروم استند؛ از همین‌رو خواندن و نوشتن نیز بلد نیستند

Thumbnail

یک پسر هژده ساله که دو دستش را در هشت ساله‌گی در انفجار ماینی در کابل از دست داد، یگانه نان‌آور خانوادۀ ۱۰ نفری‌اش است.

این جوان، که اکرم نام دارد، با تگدی در روی جاده‌های شهر کابل لقمه نانی برای خانواده‌اش فراهم می‌سازد.

پس‌از آن این پسر معیوب شد، پدرش از رنج بسیار، به بیماری روانی گرفتار شد و بسیاری از شب‌ها در روی جاده‌ها سپری می‌کند.

اکرم و خانواده ۱۰ نفری‌اش از دو سال به‌این‌سو در زیر خیمه‌ها در منطقۀ دِه مرادخانِ شهر کابل شب و روز سپری می‌کنند.

مادر اکرم می‌گوید که ۱۰ سال پیش این پسرش را برای گردآوری هیزم از بهر گرم‌کردن خانه‌شان فرستاد، اما هنگامی که او به وسیلۀ ناشناسی دست ‌زد انفجاری رخ داد و این انفجار هر دوستش را گرفت.

او می‌گوید، زمانی که زمستان می‌رسد، دستان معلولش بیشتر درد می‌کنند .

اکرم دو خواهر و پنج برادر دارد. کوچک آنان یک‌ساله، و بزرگ آنان ۱۷ ساله است و از رفتن به مکتب محروم استند؛ از همین‌رو خواندن و نوشتن نیز بلد نیستند.

هم‌رسانی کنید