صنعت فیلم سازی به رغم داشتن پیشینۀ طولانی در افغانستان اما رشد چندانی نداشته است. جنگ و ناامنی و کم مهری حکومت به این صنعت، از دلایلی پنداشته می شوند که فیلم سازان و هنرپیشه ها از آن ها به عنوان عوامل بازدارندۀ رشد هنر و صنعت فیلم سازی در افغانستان، یاد می کنند.
اما، با تمامی این چالش ها، فیلم سازانی استند که برای رشد این صنعت با کم مهری ها می سازند و سرگرم تولید فیلم و سریال اند.
عبدالرشید عظیمی، یکی از این فیلم سازان است. او سال هاست که عمرش را صرف این مسلک کرده و می کوشد تا قصه های ناگفتۀ شهروندان را در قالب فیلم برای دیگران برساند.
عظیمی، در گوشهیی از هرات، در خانۀ كوچكى كه به كرايه گرفته، صحنه یی از تازه ترين سريال خود را مىسازد.
او با همکارانش، فقط يک دوربين دارند. از همينرو ناچار استند یک صحنه را باربار تصویر برداری کنند: «بعد از توليد سريال، كوشش مىكنيم حامی پيدا كنيم یا به تلويزيونهاى محلى بفروشيم تا مصارفى را كه كرديم، عايد بكنيم.»
صنعت فیلم سازى در افغانستان كارى سخت و دشوار است؛ براى زنان اما سخت تر و دشوار تر.
راحله رضايى، یکی از هنرپيشه های زن در افغانستان است. او از مشکلاتش در این باره میگوید: «آنطورىكه بايد باشد، نيست. نه دولت برايش اهميتی قايل مي شود و نه مردم! چند نفرى هم كه كار مىكنند، از هر طرف تخريب مىشوند؛ از طرف همكار، از طرف دولت، از طرف خانواده. همين است كه آدم اميدش را از دست مىدهد و پايش را از اين كار برون مىزند.»
هنر پیشه ها در افغانستان در يکروز، هزار تا هزار و پنجصد افغانى درآمد دارند، از همينرو براى اقتصاد خانوادههاىشان، دنبال كارهاى ديگرى نیز مىروند؛ چنانكه فرشته، یک تن از هنرپیشه ها، رستورانت غذاى فورى باز كردهاست.
فرشته میگوید: «ساعت هشت صبح اينجا باز میشود. من ميايم، ديگ و پايه خود را تيار مىكنم. شاگرد خانم من هم مريض است، مجبورم آشپزى را هم خودم كنم. وقتى او باشد، داخل آشپزخانه او كار میكند.»
او با اين تجارت كوچك، به ششتن ديگر نيز زمينۀ كار را فراهم ساختهاست.
اين كار، اما خود او را به اندازۀ خسته مىسازد كه به كار هنرش كمتر مىتواند رسيدهگى كند.