Skip to main content
تازه‌ترین خبرها
تصویر بندانگشتی

نامۀ ۱۳۰فرهنگی کشور در اعتراض به انتقال آرشیف افغان فلم به ارگ

۱۳۰ تن از نویسنده‌گان، هنرمندان و فلم‌سازان افغانستان در یک نامۀ سرگشاده به رهبران حکومت و نهادهای ملی و بین المللی انتقال آرشف افغان فلم را به ارگ ریاست‌جمهوری، پرسش برانگیز می‌دانند و می‌گویند که این کار به معنای اداره و تسلط دستگاه قدرت بر منابع تاریخ و فرهنگ مردم است.

در پای این نامه، امضاهای نویسنده‌گان چون، رهنورد زریاب، عتیق رحیمی، وسیمه بادغیسی، فلم‎سازان چون صدیق برمک، رویا سادات، همایون مروت، داوود هلمندی و نیز فرهنگیانی دیگری مانند پرویز کاوه، شاعر، عزیر الله نهفته، نویسنده، ممنون مقصودی، هنرپیشه سینما و حسینه بورگان، نقاش دیده می‎‌شوند.

این فرهنگیان، در این نامۀ سرگشاده، رییس‌جمهور، رییس اجراییه، وزارت اطلاعات و فرهنگ، پارلمان، سازمان میراث فرهنگی یونسکو، اتحادیۀ جهانی فلم‌‎سازان بدون مرز، بنیاد جهانی فلم امریکا (Martin Scorsesse)، آرشیف ملی فلم بریتانیا (BFI )، پارلمان بریتانیا، وزارت فرهنگ بریتانیا، احزاب سیاسی منتقد در بریتانیا مرکز ملی فلم فرانسه (CNC)، سينما تك فرانسه (Cinémathèque)، مركز ملى فلم سويدن(SFI)، آرشيف ملى سينما تك آلمان و شمار دیگری از نهادهای فرهنگی بین المللی را مخاطب قرار داده اند.

در بخش این نامه آمده است: «‌دولت افغانستان با فروش مکان فعلی افغان‌فلم به وزارت خارجه‌ی  بریتانیا، برای ساخت سفارت جدید این کشور در کابل، تصمیم به تخریب این مکان ملیِ‌هنری و سینمایی دارد.

این تصمیم دولت، بدون مشورت، هم‌فکری و نظر‌خواهی از فلم‌سازان و جامعه‌ی فرهنگی ـ هنری افغانستان ‌گرفته شده و هیچ جایگزینی برای احیا و ساخت مؤسسه‌ی افغان‌فلم به عنوان تنها مرکز ملی فلم‌سازی افغانستان در نظر گرفته نشده است. ‌ماهیت انتقال آرشیف ملی فلم به مکان غیر قابل دسترس و سیاسی، می تواند خلاف کنوانسیون میراث فرهنگی معنوی یونسکو محسوب ‌شود.»

شماری از کسانی‌که در پای این نامه امضا کرده‌اند می‌گویند که این کار رییس جمهور را «خودکامگی» می‌دانند.

انجنیر لطیف، فلم ساز کشور می‎گوید: «کسانی که در ارگ به رییس جمهور پیشنهاد کردند و یا این کار را انجام می‌دهند آن‌ها آدم‎های مسلکی نیستند؛ آن‌ها به ارزش‌های فرهنگی هیچ نمی‌دانند.»

رییس‎جمهور در حدود یک ماه پیش دستور داده بود تا آرشیف افغان فلم به ارگ انتقال یابد.

محمد ابراهیم عارفی، رییس پیشین افغان فلم می‌‎گوید که اکنون تمامی داشته‌های این آرشیف به ارگ انتقال داده شده اند: «دیروز آخرین قطی‌های فلم از آرشف افغان فلم به ارگ انتقال شد. اما این ارگ نمی داند و یا کسانی که این فلم ها را انتقال داده اند خودشان نمی دانند که فلم یعنی چی.»

آرشف افغان فلم، یک حافظۀ نود ساله داشته‎های فرهنگی، هنری و تاریخی کشور است.

بخشی از فلم‌های موجود در آرشیف افغان‌فلم، متعلق به بخش‌های خصوصی فلم‌سازی در دوره‌های گذشته است.

در همین حال، ریاست جمهوری می‌گوید که رییس‌جمهور یک هیئت را در این باره تعیین کرده و آنان بررسی کرده اند که آرشیف افغان فلم در یک مکان امن و قابل دسترس نگهداری می‌شود.

 

این فرهنگیان خواست‌‍های شان را از حکومت افغانستان، به گونۀ زیر خلاصه کردهاند؛

۱. در صورتی که دولت هیچ راه حل دیگری برای زمین افغان‌فلم ندارد‌یا قرار‌داد فروش آن قبل از قانون پنجاه‌سالگی مکان‌های قدیمی و تاریخی امضا شده است، تقاضا و تأکید ما این است که پیش از تحویل زمین افغان‌فلم برای ساخت سفارت بریتانیا، حکومت افغانستان مکانی را برای ساخت یک مرکز ملی فلمسازی افغانستان با نام «افغان‌فلم» تعیین و پلان معماری آن را اجرایی بسازد.

۲. امضا‌کنند‌گان نامه از دولت بریتانیا می‌خواهند به دلیل قوانین مبادلات زمین‌های مهم و همچنین اهمیت ملی و فرهنگی افغان‌فلم برای جامعه‌ی هنری و مردم افغانستان، تعهد بسپارد تا در هماهنگی با حکومت افغانستان، در ساخت مرکز ملی فلمسازی در افغانستان سهم جدی، شفاف و عملی بگیرد. جامعه ی فرهنگی هنری و مردم افغانستان، عملکرد شما را درین عرصه نظاره خواهند کرد که چقدر به ساختار های بنبادی آموزش و فرهنگ و حمایت از آن اهمیت می دهید.

۳. انتقال آرشیف مصور افغان‌فلم به ارگ ریاست جمهوری ، دسترسی آزاد مردم، رسانه‌ها‌، پژوهشگران و صاحبان فکری آثار به آن را سلب می‌سازد و خلاف کنوانسیون میراث فرهنگی معنوی یونسکو و قانون حق دسترسی آزاد به اطلاعات و منابع تاریخی است.  دوباره تکرار می کنیم که انتقال این آرشیف بزرگ مصور تاریخی به ارگ، به معنی کنترل و تسلط دستگاه قدرت بر منابع تاریخ و فرهنگ مردم خواهد بود. از حکومت افغانستان تقاضا می‌شود تا ساخت ساختمان جدید افغان‌فلم، تمام آرشیف فلم آن به‌طور موقت به دفتر یونسکو در کابل انتقال یاید. ‌ما از سازمان فرهنگی یونسکو نیز می‌خواهیم تا به این درخواست فلمسازان و صاحبان فکری آثار رسیدگی کند.

۴. معتقد هستیم که دولت قبلی و فعلی افغانستان بر مبنای بخشی از اساسنامه‌ی تصویب‌شده‌‌‌ی افغان‌فلم در سال ۱۳۴۶ خورشیدی که گسترش افغان‌فلم را جزو برنامه‌ی خود داشته، عمل نکرده‌ا‌ند و این مؤسسه را به حال خود‌رها نموده‌اند. این اساسنامه‌ی تصویب‌شده با تغیراتی جزئی هنوز هم در افغانستان نافذ بوده اما عملی نشده است.

در دنیای معاصر هنر سینما، نظر به صنعت دیجیتالی شدن فلمسازی حرفه‌ای، هزینه‌های فنی ایجاد یک مرکز خوب تولید فلم، نسبت به دوران سینمای آنالوگ بسیار پایین آمده است. بر این اساس احیای افغان‌فلم، داشتن استدیو و شهرک سینمایی در چارچوب افغان‌فلم از ضرورت‌های سینمای افغانستان است.

۵. دولت می‌تواند با احیا و نوسازی افغان‌فلم، این مؤسسه را تبدیل به یک مؤسسه‌ی درآمد‌زا و نیمه‌انتفاعی بسازد. افغان‌فلم می‌تواند با اجاره دادن تجهیزات تولید فلم، استدیو و شهرک سینمایی خود برای پروژه‌های تولیدی تلویزیون‌ها و فلم‌های بخش خصوصی، به انکشاف بیش‌تر و خود‌کفایی برسد.

۶. افغان‌فلم جدید باید بخشی را به نام موزیم فلم و سینما داشته باشد. آرشیف نود ساله‌ی فعلی آن باید در این بخش حفاظت و نگه‌داری شود. با پروژه دیجیتالی شدن همه آثار آرشیف فلم ، باید تمام آثار آنالوگ و دیجیتالی آن در آرشیف جهانی فلم از سوی افغانستان ثبت شود. آرشیف فلم و موزیم افغان‌فلم می‌تواند به آموزش فلمسازی در افغانستان کمک کند. آرشیف فلم و موزیم سینما می‌تواند به پژوهش‌های فرهنگی هنری داخلی و بین‌المللی نیز کمک کند. این آرشیف می‌تواند از طریق نمایش‌های بین‌المللی و حق کاپی‌رایت در بخش‌های داخلی و جهانی، برای افغان‌فلم و مردم افغانستان در‌آمد اقتصادی ایجاد کند.

۷. فلمسازان افغانستان در داخل و خارج از کشور که این نامه را نوشته و امضا کرده‌اند، آماده‌اند تا در این امر مهم فرهنگی هنری از طریق نیروی انسانی مستقل، متخصص و با مشورت و هم‌فکری برای احیای مرکز ملی فلمسازی توسط دولت همکاری کنند.

درخواست تمام فلمسازان، نویسند‌گان و هنرمندان افغانستان این است که دولت افغانستان، ‌به‌طور شفاف‌، باید به احیای مجدد افغان‌فلم به عنوان تنها مرکز ملی فلمسازی کشور متعهد شود. بی‌توجهی به فرهنگ و هنر یک ملت و مملکت ضایعه‌ای است که تا سال‌ها جبران نخواهد شد و حکومت افغانستان مسؤول آن خواهد بود. هدف ما حمایت از رشد فرهنگ و هنر در جغرافیای بزرگی به نام افغانستان است. 

 

نامۀ ۱۳۰فرهنگی کشور در اعتراض به انتقال آرشیف افغان فلم به ارگ

در پای این نامه، امضاهای نویسنده‌گان چون، رهنورد زریاب، عتیق رحیمی، وسیمه بادغیسی، فلم‎سازان چون صدیق برمک، رویا سادات، همایون مروت، داوود هلمندی و نیز فرهنگیانی دیگری مانند پرویز کاوه، شاعر، عزیر الله نهفته، نویسنده، ممنون مقصودی، هنرپیشه سینما و حسینه بورگان، نقاش دیده می‎‌شوند.

تصویر بندانگشتی

۱۳۰ تن از نویسنده‌گان، هنرمندان و فلم‌سازان افغانستان در یک نامۀ سرگشاده به رهبران حکومت و نهادهای ملی و بین المللی انتقال آرشف افغان فلم را به ارگ ریاست‌جمهوری، پرسش برانگیز می‌دانند و می‌گویند که این کار به معنای اداره و تسلط دستگاه قدرت بر منابع تاریخ و فرهنگ مردم است.

در پای این نامه، امضاهای نویسنده‌گان چون، رهنورد زریاب، عتیق رحیمی، وسیمه بادغیسی، فلم‎سازان چون صدیق برمک، رویا سادات، همایون مروت، داوود هلمندی و نیز فرهنگیانی دیگری مانند پرویز کاوه، شاعر، عزیر الله نهفته، نویسنده، ممنون مقصودی، هنرپیشه سینما و حسینه بورگان، نقاش دیده می‎‌شوند.

این فرهنگیان، در این نامۀ سرگشاده، رییس‌جمهور، رییس اجراییه، وزارت اطلاعات و فرهنگ، پارلمان، سازمان میراث فرهنگی یونسکو، اتحادیۀ جهانی فلم‌‎سازان بدون مرز، بنیاد جهانی فلم امریکا (Martin Scorsesse)، آرشیف ملی فلم بریتانیا (BFI )، پارلمان بریتانیا، وزارت فرهنگ بریتانیا، احزاب سیاسی منتقد در بریتانیا مرکز ملی فلم فرانسه (CNC)، سينما تك فرانسه (Cinémathèque)، مركز ملى فلم سويدن(SFI)، آرشيف ملى سينما تك آلمان و شمار دیگری از نهادهای فرهنگی بین المللی را مخاطب قرار داده اند.

در بخش این نامه آمده است: «‌دولت افغانستان با فروش مکان فعلی افغان‌فلم به وزارت خارجه‌ی  بریتانیا، برای ساخت سفارت جدید این کشور در کابل، تصمیم به تخریب این مکان ملیِ‌هنری و سینمایی دارد.

این تصمیم دولت، بدون مشورت، هم‌فکری و نظر‌خواهی از فلم‌سازان و جامعه‌ی فرهنگی ـ هنری افغانستان ‌گرفته شده و هیچ جایگزینی برای احیا و ساخت مؤسسه‌ی افغان‌فلم به عنوان تنها مرکز ملی فلم‌سازی افغانستان در نظر گرفته نشده است. ‌ماهیت انتقال آرشیف ملی فلم به مکان غیر قابل دسترس و سیاسی، می تواند خلاف کنوانسیون میراث فرهنگی معنوی یونسکو محسوب ‌شود.»

شماری از کسانی‌که در پای این نامه امضا کرده‌اند می‌گویند که این کار رییس جمهور را «خودکامگی» می‌دانند.

انجنیر لطیف، فلم ساز کشور می‎گوید: «کسانی که در ارگ به رییس جمهور پیشنهاد کردند و یا این کار را انجام می‌دهند آن‌ها آدم‎های مسلکی نیستند؛ آن‌ها به ارزش‌های فرهنگی هیچ نمی‌دانند.»

رییس‎جمهور در حدود یک ماه پیش دستور داده بود تا آرشیف افغان فلم به ارگ انتقال یابد.

محمد ابراهیم عارفی، رییس پیشین افغان فلم می‌‎گوید که اکنون تمامی داشته‌های این آرشیف به ارگ انتقال داده شده اند: «دیروز آخرین قطی‌های فلم از آرشف افغان فلم به ارگ انتقال شد. اما این ارگ نمی داند و یا کسانی که این فلم ها را انتقال داده اند خودشان نمی دانند که فلم یعنی چی.»

آرشف افغان فلم، یک حافظۀ نود ساله داشته‎های فرهنگی، هنری و تاریخی کشور است.

بخشی از فلم‌های موجود در آرشیف افغان‌فلم، متعلق به بخش‌های خصوصی فلم‌سازی در دوره‌های گذشته است.

در همین حال، ریاست جمهوری می‌گوید که رییس‌جمهور یک هیئت را در این باره تعیین کرده و آنان بررسی کرده اند که آرشیف افغان فلم در یک مکان امن و قابل دسترس نگهداری می‌شود.

 

این فرهنگیان خواست‌‍های شان را از حکومت افغانستان، به گونۀ زیر خلاصه کردهاند؛

۱. در صورتی که دولت هیچ راه حل دیگری برای زمین افغان‌فلم ندارد‌یا قرار‌داد فروش آن قبل از قانون پنجاه‌سالگی مکان‌های قدیمی و تاریخی امضا شده است، تقاضا و تأکید ما این است که پیش از تحویل زمین افغان‌فلم برای ساخت سفارت بریتانیا، حکومت افغانستان مکانی را برای ساخت یک مرکز ملی فلمسازی افغانستان با نام «افغان‌فلم» تعیین و پلان معماری آن را اجرایی بسازد.

۲. امضا‌کنند‌گان نامه از دولت بریتانیا می‌خواهند به دلیل قوانین مبادلات زمین‌های مهم و همچنین اهمیت ملی و فرهنگی افغان‌فلم برای جامعه‌ی هنری و مردم افغانستان، تعهد بسپارد تا در هماهنگی با حکومت افغانستان، در ساخت مرکز ملی فلمسازی در افغانستان سهم جدی، شفاف و عملی بگیرد. جامعه ی فرهنگی هنری و مردم افغانستان، عملکرد شما را درین عرصه نظاره خواهند کرد که چقدر به ساختار های بنبادی آموزش و فرهنگ و حمایت از آن اهمیت می دهید.

۳. انتقال آرشیف مصور افغان‌فلم به ارگ ریاست جمهوری ، دسترسی آزاد مردم، رسانه‌ها‌، پژوهشگران و صاحبان فکری آثار به آن را سلب می‌سازد و خلاف کنوانسیون میراث فرهنگی معنوی یونسکو و قانون حق دسترسی آزاد به اطلاعات و منابع تاریخی است.  دوباره تکرار می کنیم که انتقال این آرشیف بزرگ مصور تاریخی به ارگ، به معنی کنترل و تسلط دستگاه قدرت بر منابع تاریخ و فرهنگ مردم خواهد بود. از حکومت افغانستان تقاضا می‌شود تا ساخت ساختمان جدید افغان‌فلم، تمام آرشیف فلم آن به‌طور موقت به دفتر یونسکو در کابل انتقال یاید. ‌ما از سازمان فرهنگی یونسکو نیز می‌خواهیم تا به این درخواست فلمسازان و صاحبان فکری آثار رسیدگی کند.

۴. معتقد هستیم که دولت قبلی و فعلی افغانستان بر مبنای بخشی از اساسنامه‌ی تصویب‌شده‌‌‌ی افغان‌فلم در سال ۱۳۴۶ خورشیدی که گسترش افغان‌فلم را جزو برنامه‌ی خود داشته، عمل نکرده‌ا‌ند و این مؤسسه را به حال خود‌رها نموده‌اند. این اساسنامه‌ی تصویب‌شده با تغیراتی جزئی هنوز هم در افغانستان نافذ بوده اما عملی نشده است.

در دنیای معاصر هنر سینما، نظر به صنعت دیجیتالی شدن فلمسازی حرفه‌ای، هزینه‌های فنی ایجاد یک مرکز خوب تولید فلم، نسبت به دوران سینمای آنالوگ بسیار پایین آمده است. بر این اساس احیای افغان‌فلم، داشتن استدیو و شهرک سینمایی در چارچوب افغان‌فلم از ضرورت‌های سینمای افغانستان است.

۵. دولت می‌تواند با احیا و نوسازی افغان‌فلم، این مؤسسه را تبدیل به یک مؤسسه‌ی درآمد‌زا و نیمه‌انتفاعی بسازد. افغان‌فلم می‌تواند با اجاره دادن تجهیزات تولید فلم، استدیو و شهرک سینمایی خود برای پروژه‌های تولیدی تلویزیون‌ها و فلم‌های بخش خصوصی، به انکشاف بیش‌تر و خود‌کفایی برسد.

۶. افغان‌فلم جدید باید بخشی را به نام موزیم فلم و سینما داشته باشد. آرشیف نود ساله‌ی فعلی آن باید در این بخش حفاظت و نگه‌داری شود. با پروژه دیجیتالی شدن همه آثار آرشیف فلم ، باید تمام آثار آنالوگ و دیجیتالی آن در آرشیف جهانی فلم از سوی افغانستان ثبت شود. آرشیف فلم و موزیم افغان‌فلم می‌تواند به آموزش فلمسازی در افغانستان کمک کند. آرشیف فلم و موزیم سینما می‌تواند به پژوهش‌های فرهنگی هنری داخلی و بین‌المللی نیز کمک کند. این آرشیف می‌تواند از طریق نمایش‌های بین‌المللی و حق کاپی‌رایت در بخش‌های داخلی و جهانی، برای افغان‌فلم و مردم افغانستان در‌آمد اقتصادی ایجاد کند.

۷. فلمسازان افغانستان در داخل و خارج از کشور که این نامه را نوشته و امضا کرده‌اند، آماده‌اند تا در این امر مهم فرهنگی هنری از طریق نیروی انسانی مستقل، متخصص و با مشورت و هم‌فکری برای احیای مرکز ملی فلمسازی توسط دولت همکاری کنند.

درخواست تمام فلمسازان، نویسند‌گان و هنرمندان افغانستان این است که دولت افغانستان، ‌به‌طور شفاف‌، باید به احیای مجدد افغان‌فلم به عنوان تنها مرکز ملی فلمسازی کشور متعهد شود. بی‌توجهی به فرهنگ و هنر یک ملت و مملکت ضایعه‌ای است که تا سال‌ها جبران نخواهد شد و حکومت افغانستان مسؤول آن خواهد بود. هدف ما حمایت از رشد فرهنگ و هنر در جغرافیای بزرگی به نام افغانستان است. 

 

هم‌رسانی کنید