Skip to main content
تازه‌ترین خبرها
Thumbnail

اگر من بجای آقای نادری میبودم !

از چند روز بدينسو صدا هاي مملو از سراسيمه گي حكومت را هزار ها مايل دور از وطن از بابت قصد اشتراك تعداد از رهبران سياسي بشمول ريس جمهور پشين، آقاي حامد كرزي، در نشست مسكو ميشنوم و حيرت زده از خود بار بار ميپرسم؛ اين همه "دست و پاچه" شدن ها از بابت چه ؟ 

در میان این همه هیاهوی دولت پیرامون نشست مسکو، صبح امروز متن را تحت عنوان، "به مسكو نرويد" از آقاي احمد نادر نادري، رییس کمیسیون مستقل اصلاحات اداری و خدمات ملکی، كه در روزنامه هشت صبح به نشر رسيده بود را به دقت مطالعه كردم كه در انجام متن نامبرده، آقای نادری به گونه کنایه و گیله آمیز خواستار پشتبانی از حکومت شده بودند و از آقاي كرزي و رهبران سياسي عازم خواسته بودند تا به مسكو نروند. 

سوال من از آقاي نادري و هم نظران شان اين است كه؛ نمايندگان حكومت كه چند ماه قبل از آدرس شوراي عالي صلح در نشست اول مسكو اشتراك كرده بودند، كدام گل را آب داده برگشتند كه اينبار نگراني شما از عدم حضور نمايندگان حكومت است؟ آیا فراموش کردید که درنشست قبلی مسکو تمام فضاي بحث و گفتگوها را، به سطح ديپلوماتيك و رسانه ای، نمايندگان طالبان رهبري ميكردند، در حاليكه نمايندگان محترم شورای عالی صلح ما بگونه ای تماشاگردرحاشیه ها مصروف نوشيدن چاي سبز بودند. بیایید اعتراف کنیم که نشست اول مسکو یک ضعف دیپلوماتیک و شکست تلخ و شرم بار برای حکومت أفغانستان بود.

شما در متن خود از نشست شانتیلی یاد آور شده بودید وعلاوه کرده بودید که نشست نامبرده در آنزمان مورد اعتراض تند آقای کرزی و نزدیکان شان قرار گرفته بود. من شما را دعوت میکنم تا یک محاسبه دقیق از شرایط امروز و آنزمان انجام بدهید تا متوجه تفاوت های بر حسب زمان و تقاضای وضعیت امنیتی کشور باشد. تا جایکه من مشاهده میکنم، چند تفاوت بسیار بارزمیان شرایط امروز و شرایط آنروز وجود دارد که خلاصه آنرا درخدمت شما در ۵ مورد ذیل یاد آور میشوم: 

اول:  امروز طالبان بيشتر از ٥٠ فيصد  كشور من و شما را بطور مستقیم و بیشتر از ۶۵ فیصد کشور را بطور غیر مستقیم در اداره و کنترول خود دارد، در حالیکه در دوران آقای کرزی و نشست شانتیلی قضیه اینگونه نبود. 

دوم: طالبان امروز به مراتب قدرتمند تر و مجهزتر و از لحاظ تعداد بیشتر از طالبان دوره آقای کرزی هستند. این را خود حکومت شما بار ها در مناسبت های متفرقه اعتراف کرده اند. سقوط ولایات کندز، فراه و غزنی میتواند نمونه های بارز این مورد باشد.

سوم:‌ امروز تلفات نظامي ما دها مراتبه بالأتر ازتلفات دوران آقاي كرزي ميباشد. که البته نماینگرشدت جنگ و قدرتمند بودن دشمن را نشان میدهد.

چهارم: امروز نيرو هاي حمايت قاطع حتا ٢٠ فيصد از تمام نيرو هاي بين المللي که در دوران آقاي كرزي در افغانستان  حضور داشتند، را تشكيل نميدهند. یعنی پشتبانی نظامی ما به مراتب ضعیف تر از دوره آقای کرزی می باشد. 

پنجم:  امروزتعداد نظامیان آمریکایی حاضر در آفغانستان به مراتب کمتر از دوران آقای کرزی هستند و آن هم در شرف خروج زود هنگام از أفغانستان.

از یک جهت، همه میدانیم که طالبان آماده ای گفتگو با حکومت نیستند ورهبران حکومت را دست نشانده های آمریکا خوانده اند. از جهت دیگر أفغانستان دیگر در صدر اولویت های ستراتیزیک آمریکا و بقیه اعضای جامع بین الملل قرار ندارد. اخیرا، ریس جمهور آمریکا آقای دونالد ترمپ نیز هشدار خروج عساکر خود را از أفغانستان صادر کرده است. این را هم باید معترف شد که بعد از خروج نظامیان آمریکایی وضعیت امنیتی کشور بدتر از امروز میشود و متاسفانه برخلاف دولت مداران، ما مردم عام آفغانستان نه پاسپورت خارجی داریم و نه هم ویزه ای کدام کشور غربی را که آن زمان بتوانیم از طریق میدان هوایی کابل سوار طیاره شده و فرار کنیم.

صلح خواست نه، بل يك نياز بسا مبرم من و بقيه هموطنان كشورم ميباشد و هر اقدام كه بتواند ما را به اين آرمان نزديك بسازد، از آن پشتباني خواهيم كرد. همانگونه که من وشما از گفتگو های آمریکا به رهبری آقای زلمی خلیلزاد با طالبان یا حمایت کرده ایم و یا سکوت اختیار کرده ایم، که سکوت ما نیز نشانه از رضایت ما پنداشته میشود.

فلهذا، نشست مسکو اولين نشست بين الأفغاني است كه ميان طالبان و كتله از رهبران كشوربه نوع همه شمول برگزارمیگردد و ما افغانها آنرا بايد به فال نيك بگیریم. اين موضوع فراتر از موضوع  "سيالي" که شما آقای کرزی را در نوشتار خود مدیون آن قرار میدهید، میباشد. صلح رابطه مستقیم به سرنوشت همه ما افغانها دارد، پس بیایید منافع شخصی، گروهی خود را کنار بگذاریم و بنابر حقايق جامعه خویش و تقاضای وقت بطورکاملا واقع بینانه ابراز نظر کنیم. 

من فكر نميكنم كه اشتراك اين كتله نماد از تضعيف ساختن آقاي غني و يا حكومت شان باشد، بل يك گام است كه حكومت و طالبان را میتواند یک قدم با هم نزديك تَربیآورد و در این مقطع اساس مسولیت من، شما و بقیه چیز فهم های کشور این است که بر جای جهت گیری ها و یا مانع قرار گرفتن ها، ازاین فرصت به شکل مثبت به نفع حکومت و ملت استفاده کنیم.

 اگر من بجای شما قرار میداشتم ازآقای کرزی و سایر رهبران که در شرف اشتراک نشست مسکو هستند، نمی خواستم که مسکو نروند، بل با بقیه هم صنفان حکومتی ام فرصت هرچه عاجل بحث و گفتگو را میان رهبران حکومت وحدت ملی و اشتراک کننده گان نشست مسکو فراهم میساختم تا حکومت موضعگیری و پیش شرط های صلح را ازطریق این شتراک کننده گان به طالبان موصل میشدند. این نه تنها یک اقدام اعتماد سازدر فضای سیاسی کشور واقع میگردید بل در واقع پیامی هماهنگی و همصدایی رهبران حکومت و سایر رهبران سیاسی کشور را در سطح جهان تمثیل میکرد. علاوتا در طویل المدت، این کتله میتوانست در آینده منحیث یک گروه میانجی گر خوب و همه شمول بین طالبان و حکومت فعلی وحکومت بعدی قرار بگیرند تا دیگر نیازی به پا در میانی خارجی ها نمی ماند. 
 

اگر من بجای آقای نادری میبودم !

صلح خواست نه، بل يك نياز بسا مبرم من و بقيه هموطنان كشورم ميباشد و هر اقدام كه بتواند ما را به اين آرمان نزديك بسازد، از آن پشتباني خواهيم كرد.

Thumbnail

از چند روز بدينسو صدا هاي مملو از سراسيمه گي حكومت را هزار ها مايل دور از وطن از بابت قصد اشتراك تعداد از رهبران سياسي بشمول ريس جمهور پشين، آقاي حامد كرزي، در نشست مسكو ميشنوم و حيرت زده از خود بار بار ميپرسم؛ اين همه "دست و پاچه" شدن ها از بابت چه ؟ 

در میان این همه هیاهوی دولت پیرامون نشست مسکو، صبح امروز متن را تحت عنوان، "به مسكو نرويد" از آقاي احمد نادر نادري، رییس کمیسیون مستقل اصلاحات اداری و خدمات ملکی، كه در روزنامه هشت صبح به نشر رسيده بود را به دقت مطالعه كردم كه در انجام متن نامبرده، آقای نادری به گونه کنایه و گیله آمیز خواستار پشتبانی از حکومت شده بودند و از آقاي كرزي و رهبران سياسي عازم خواسته بودند تا به مسكو نروند. 

سوال من از آقاي نادري و هم نظران شان اين است كه؛ نمايندگان حكومت كه چند ماه قبل از آدرس شوراي عالي صلح در نشست اول مسكو اشتراك كرده بودند، كدام گل را آب داده برگشتند كه اينبار نگراني شما از عدم حضور نمايندگان حكومت است؟ آیا فراموش کردید که درنشست قبلی مسکو تمام فضاي بحث و گفتگوها را، به سطح ديپلوماتيك و رسانه ای، نمايندگان طالبان رهبري ميكردند، در حاليكه نمايندگان محترم شورای عالی صلح ما بگونه ای تماشاگردرحاشیه ها مصروف نوشيدن چاي سبز بودند. بیایید اعتراف کنیم که نشست اول مسکو یک ضعف دیپلوماتیک و شکست تلخ و شرم بار برای حکومت أفغانستان بود.

شما در متن خود از نشست شانتیلی یاد آور شده بودید وعلاوه کرده بودید که نشست نامبرده در آنزمان مورد اعتراض تند آقای کرزی و نزدیکان شان قرار گرفته بود. من شما را دعوت میکنم تا یک محاسبه دقیق از شرایط امروز و آنزمان انجام بدهید تا متوجه تفاوت های بر حسب زمان و تقاضای وضعیت امنیتی کشور باشد. تا جایکه من مشاهده میکنم، چند تفاوت بسیار بارزمیان شرایط امروز و شرایط آنروز وجود دارد که خلاصه آنرا درخدمت شما در ۵ مورد ذیل یاد آور میشوم: 

اول:  امروز طالبان بيشتر از ٥٠ فيصد  كشور من و شما را بطور مستقیم و بیشتر از ۶۵ فیصد کشور را بطور غیر مستقیم در اداره و کنترول خود دارد، در حالیکه در دوران آقای کرزی و نشست شانتیلی قضیه اینگونه نبود. 

دوم: طالبان امروز به مراتب قدرتمند تر و مجهزتر و از لحاظ تعداد بیشتر از طالبان دوره آقای کرزی هستند. این را خود حکومت شما بار ها در مناسبت های متفرقه اعتراف کرده اند. سقوط ولایات کندز، فراه و غزنی میتواند نمونه های بارز این مورد باشد.

سوم:‌ امروز تلفات نظامي ما دها مراتبه بالأتر ازتلفات دوران آقاي كرزي ميباشد. که البته نماینگرشدت جنگ و قدرتمند بودن دشمن را نشان میدهد.

چهارم: امروز نيرو هاي حمايت قاطع حتا ٢٠ فيصد از تمام نيرو هاي بين المللي که در دوران آقاي كرزي در افغانستان  حضور داشتند، را تشكيل نميدهند. یعنی پشتبانی نظامی ما به مراتب ضعیف تر از دوره آقای کرزی می باشد. 

پنجم:  امروزتعداد نظامیان آمریکایی حاضر در آفغانستان به مراتب کمتر از دوران آقای کرزی هستند و آن هم در شرف خروج زود هنگام از أفغانستان.

از یک جهت، همه میدانیم که طالبان آماده ای گفتگو با حکومت نیستند ورهبران حکومت را دست نشانده های آمریکا خوانده اند. از جهت دیگر أفغانستان دیگر در صدر اولویت های ستراتیزیک آمریکا و بقیه اعضای جامع بین الملل قرار ندارد. اخیرا، ریس جمهور آمریکا آقای دونالد ترمپ نیز هشدار خروج عساکر خود را از أفغانستان صادر کرده است. این را هم باید معترف شد که بعد از خروج نظامیان آمریکایی وضعیت امنیتی کشور بدتر از امروز میشود و متاسفانه برخلاف دولت مداران، ما مردم عام آفغانستان نه پاسپورت خارجی داریم و نه هم ویزه ای کدام کشور غربی را که آن زمان بتوانیم از طریق میدان هوایی کابل سوار طیاره شده و فرار کنیم.

صلح خواست نه، بل يك نياز بسا مبرم من و بقيه هموطنان كشورم ميباشد و هر اقدام كه بتواند ما را به اين آرمان نزديك بسازد، از آن پشتباني خواهيم كرد. همانگونه که من وشما از گفتگو های آمریکا به رهبری آقای زلمی خلیلزاد با طالبان یا حمایت کرده ایم و یا سکوت اختیار کرده ایم، که سکوت ما نیز نشانه از رضایت ما پنداشته میشود.

فلهذا، نشست مسکو اولين نشست بين الأفغاني است كه ميان طالبان و كتله از رهبران كشوربه نوع همه شمول برگزارمیگردد و ما افغانها آنرا بايد به فال نيك بگیریم. اين موضوع فراتر از موضوع  "سيالي" که شما آقای کرزی را در نوشتار خود مدیون آن قرار میدهید، میباشد. صلح رابطه مستقیم به سرنوشت همه ما افغانها دارد، پس بیایید منافع شخصی، گروهی خود را کنار بگذاریم و بنابر حقايق جامعه خویش و تقاضای وقت بطورکاملا واقع بینانه ابراز نظر کنیم. 

من فكر نميكنم كه اشتراك اين كتله نماد از تضعيف ساختن آقاي غني و يا حكومت شان باشد، بل يك گام است كه حكومت و طالبان را میتواند یک قدم با هم نزديك تَربیآورد و در این مقطع اساس مسولیت من، شما و بقیه چیز فهم های کشور این است که بر جای جهت گیری ها و یا مانع قرار گرفتن ها، ازاین فرصت به شکل مثبت به نفع حکومت و ملت استفاده کنیم.

 اگر من بجای شما قرار میداشتم ازآقای کرزی و سایر رهبران که در شرف اشتراک نشست مسکو هستند، نمی خواستم که مسکو نروند، بل با بقیه هم صنفان حکومتی ام فرصت هرچه عاجل بحث و گفتگو را میان رهبران حکومت وحدت ملی و اشتراک کننده گان نشست مسکو فراهم میساختم تا حکومت موضعگیری و پیش شرط های صلح را ازطریق این شتراک کننده گان به طالبان موصل میشدند. این نه تنها یک اقدام اعتماد سازدر فضای سیاسی کشور واقع میگردید بل در واقع پیامی هماهنگی و همصدایی رهبران حکومت و سایر رهبران سیاسی کشور را در سطح جهان تمثیل میکرد. علاوتا در طویل المدت، این کتله میتوانست در آینده منحیث یک گروه میانجی گر خوب و همه شمول بین طالبان و حکومت فعلی وحکومت بعدی قرار بگیرند تا دیگر نیازی به پا در میانی خارجی ها نمی ماند. 
 

هم‌رسانی کنید

دیدگاه تان در این باره