پس از کشته شدن یک جوان در شهر کراچی پاکستان از سوی پولیس آن کشور، نزدیک به ده روز پیش هزاران تن از قوم پشتون دست به اعتراض زدند و گسترۀ این اعتراضات به اسلام آباد، پایتخت پاکستان رسید.
این اعتراض کنندهگان از حکومت پاکستان عدالت میخواهند و به گفتۀ آنان، خواست دیگر شان پایان ظلم بر آنان است.
در جریان هفتۀ گذشته، شمار زیاد سخنرانان با شور و احساسات از ظلم و ستمی که بر آنان شده است یاد کردند و از حکومت پاکستان خواستند که به خواستهای آنان رسیدهگی کند.
نقیبالله محسود، که از سوی پولیس کراچی کشته شد، به داشتن رابطه با گروههای هراسافگنی متهم بود. اما یک پژوهش هیچ شواهدی در این باره دریافت نکرد.
این کار آغازگر این اعتراض گسترده بود که از وزیرستان شمالی آغاز شد و تا اسلام آباد ادامه یافت.
این اعتراضات از سوی رسانههای پاکستانی به گونۀ کمرنگ گزارش داده میشود.
خبرگزاری دیپلومات در یک مقاله که امروز پنجشنبه به نشر رسید خواستهای اعتراضکنندهگان اینگونه بیان میکند:
تأمین هرچهزودتر عدالت برای نقیب الله محسود، بازداشت و به سزا رسیدن افسر پولیسی که او را ربود و کشت؛
از میان برداشتن تمام ماینها از وزیرستان و بخشهای دیگر قبایلی؛
رها کردن تمام افرادی که از بخشهای قبایلی بازداشت شده و در توقیفخانههای نهادهای امنیتی پاکستان بهسر میبرند؛
دورکردن تمام ایستهای امنیتی که برای بازرسی باشندهگان مناطق قبایلی در هنگام رفتن به شهرها و قریههایشان ایجاد شدهاند؛
و پایان دادن به قیودات شبگردی بر مردم محل زیر نام تأمین امنیت.
افغانستان تایمز در یک گزارش که دیروز چهارشنبه به نشر رسید مینویسد که شماری از فعالان و مقامهای افغان از اعتراضات پشتونها در پاکستان پشتیبانی کردهاند.
در گزارش آمدهاست که محمد اکرم خپلواک، رییس اجرایی شورای عالی صلح و مشاور رییس جمهور اشرف غنی، میگوید که این اعتراض برای تأمین صلح همیشهگی در منطقه بسیار مهم است.
هارون حکیمی، یک دیپلومات افغان در واشنگتن، در صفحۀ توییتر اش نوشتهاست: «بیدارکردن دهها میلیون پشتون اقدام مهمی برای تضعیف خشونت و آوردن صلح در هردو سوی خط دیورند مهم است. جهان باید از این اقدام پشتیبانی کند.»
امرالله صالح، رییس پیشین امنیت ملی، نیز در این باره حرفهایی گفته است.
او در صفحۀ فیسبوکاش نوشتهاست: «هیچ دولت و هیچ ملتی از جنگ بی پایان در داخل و یا برای دیگران سود نبرده است. اما دولت پاکستان خودش را ازین مقوله مستثنا و خارج میدید. خیزش دادخواهانۀ پشتونها ایدۀ پاکستان را به عنوان دولت ملت زیر سوال میبرد.»
او در ادامه مینویسد: «(پاکستان) از بدو تأسیس در سال ۱۹۴۷ بدینسو اداره نظامی - استخباراتی پاکستان (یا به عباره دیگر دولت چقر و زیرزمینی) همواره کوشیده است زیر نام مذهب و دین ناسیونالیزم پشتون را که از دید روانی خودش را مالک و زعیم میداند ضعیف، خنثا و حتی حذف نماید.»