بازار چهارچته کابل از بخشهای باستانی پایتخت شمرده میشود که اکنون هیچ اثری از آن برجا نمانده است.
به گفتهی باشندههای این بخش کابل، قدامت چهارچته به بیش از صد سال پیش بر میگردد که در قرن هفدههم از سوی علیمردان خان بنیاد نهاده شد و با دستان معماران آن زمان آیینهکاری، چوببندی و کندنکاری شده بود.
آغا شیرین ۶۷ ساله که سالهای زیادی از عمرش را در این بازار سپری کرده و از آن زمان تاکنون سرگرم فروش کلاه قرهقل است چنین حکایت میکند.
آغا شیرین به خبرنگار طلوعنیوز چنین روایت میکند: «چهارچته که بود انتیک فروشی بود اینجا مردم کار وبار میکردند در آن زمان ورود بایسکل و خر در این بازار ممنوع بود تنها انسانها میتوانستند در این بازار وارد شوند و خرید و فروش کنند.»
این بازار که زمانی میان شهروندان کشور به ویژه بازرگان داخلی و خارجی از شهرت خاصی برخوردار بود، اکنون به کوچه کهنه فروشی و تفنگفروشی مبدل شده است.
غلام جیلانی که در گوشهای دیگر این بازار جنگافزارهای شکاری میفروشد از حکومت سرپرست میخواهد که این بازار را به شکل قدیمی آن دوباره بسازد.
غلام جیلانی دکاندار افزود: «خواست ما از دولت همین است که چهارچته کابل را مثال سابق آن بازسازی شود همتو که سرپوش داشت داشته باشد.»
محمد عظم دکاندار دیگر میگوید: «مردم میگویند افرادی که در زمانهای سابق اینجا دکانداری کردهاند آنها میگویند که این بازار بنام چهارچته یاد میشود چهارچهته قسمی بود که در سر این بازار خانههای چوبی بود.»
نقطه آغازین چهارچته بازار (چهار گذرگاه طاقدار) که به طرف سمت چپ میان مسجد پل خشتی و جاده میوند قرار دارد.
به گفتهی باشندههای این گذر، این بازار در قدیم سقفهای سرپوشیده و بلند داشت که نگاه هر رهگذری را به خودش جلب میکرد.
چت اول: به طرف شرق (سرچوک) کابل واقع بوده این چوک صرف برای تکه فروشان اختصاص داشت و برای هر نفر دوکان جداگانه تعیین بود.
چت دوم: در دو طرف چت دوم دوکانهای واسکت فروشان بوده و بالای آن دکان مانند چت اول منازل ساخته شده که در آن فامیلها زندگی میکردند.
چت سوم : این چت مانند چت اول و دوم بوده و دکانهای خرده فروشی و طرف دیگر آن چت دکانهای برای چینی فروشی قرار داشت.
چت چهارم: این چت با سر و صدایهای زیاد برای صنعتگران مسگران قرار داشت. دکانهای خرید و فروش دیگهای مسی، سماوار، چلوصاف، چمچه، کفگیر، غوری به چشم میخورد.
عبدالواحد رییس زون سوم ناحیه اول شهر کابل گفت: «بوریا فروشی که سوخت سردار داوود خان وقتیکه دید حیران شد چون این بازار هشت شب و هشت روز در آتش سوخت باز همین سوختگی این طرف حمام آمد تقربیا نزدیک چهار چته کابل شده بود در همان زمان خانمها قرآنکریم را در دستهای شان گرفتند که خدایا تو رحم کن سر این ملت.»
این بازار که بیانگر یک آبده تاریخی بود و فقط تصاویر رسامی شده آن در دسترس است، در سال ۱۸۷۹ میلادی به دستور "جنرال رابرتس انگلیسی" همراه با بالاحصار و سایر بازارهای پر جنب و جوش کابل به آتش کشیده شده است.
دیدگاه تان در این باره