مقامهای ولایت بدخشان میگویند که از میان دو پولیس زن که هشت روز پیش از سوی طالبان در شهر فیض آباد تیر باران شده بودند، جسد یکی از آنان دریافت شده است و جسد خواهر دومی تاکنون معلوم نیست.
خانواده این دختران عدالت میخواهند و میگویند که حکومت باید قاتلان این دو پولیس زن را به پنجه قانون بسپارند.
نورحیا و منورا دوخواهری بودند که از یک سال پیش در صفوف نیروهای پولیس مشغول تامین امنیت بدخشانیان بودند، اما هشت روز پیش از سوی طالبان تیر باران شدند.
دور ازشهر در یک خانه گلی آن هم در حالت رقت بار، خانواده یی زندگی میکند که هشت روز پیش دو دختر پولیس اش را طالبان در حوزه چهارم شهر فیض آباد از موتر پائین و پس از تیرباران جسدهایشان را به دریایی کوکچه انداخته اند.
اکنون خانواده این دختران چشم به راه جسد بی جان نورحیا هستند.
تاج محمد، پدر دختران میگوید :« دختر خوردم منورا یاد میشود جسداش دیروز پیداشد و من مطمن هستم که نورحیاهم کشته شده است، اما دولت باید دختر دیگرم را هم پیداکند.»
مادر دختر میگوید:« دختران من بخاطر دفاع از وطن جان دادند و باید دولت به ما کمک اقتصادی کند و جسد بی جان نورحیا شیرینم را پیداکند.»
ازسوی هم خانوادهئی این دختران میگویند که نفقه این خانواده سیزده نفری بر دوش، نورحیا و منورا پولیس بودند، اما اکنون این خانواده بافقر اقتصادی روبروهستند.
زمان جان، اقارب قربانی میگوید:« واقعن این خانواده با مشکل زیاد روبراست، همان دو دختر بود که وظیفه داشتند و یک لقمه نان پیدا میکردند. باید دولت به اینها کمک کنندو دست این خانواده را بگیرد.»
تاج محمد پدر قربانی میگوید::« من کدام وظیفه هم ندارم فقد یک کراچی دارم چند تا ترکاری بالای همو دارم میفروشم یک چند تا نان پیدا میکنم.»
در همین حال فرمانده پولیس بدخشان میگوید که مامای این دو دختر پولیس از دو سال به اینسو با طالبان کار میکند.
عبدالخالق اقصایی، فرمانده پولیس بدخشان میگوید:« این دو دختر پولیس به یک جای ناامن رفتند اصلا کسی را در جریان نگذاشتند که ما اینجا میریم، اما مامای اینان از دو سال به اینسو همرای طالبان است. او در کشتن خواهرزاده هایش دست دارد.»
خانواده این دختران عدالت میخواهد و میگوید که حکومت باید قاتلان زنان پولیس را شناسایی کنند و به پنجه قانون بسپارند.